English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7355 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
amusingly U سرگرم کننده
amusing U سرگرم کننده
entertaining U سرگرم کننده
engaging U سرگرم کننده
divertive U سرگرم کننده
divertive U منحرف کننده
diversionary U منحرف کننده
divertor switch U کلید منحرف کننده
deflector plates U صفحههای منحرف کننده
deflecting electrode U صفحه منحرف کننده
deflecting electrode U الکترد منحرف کننده
deflecting voltage U ولتاژ منحرف کننده
baffled U منحرف کننده جریان سیال
baffles U منحرف کننده جریان سیال
magnetic deflection field U میدان منحرف کننده مغناطیسی
baffle U منحرف کننده جریان سیال
diversionary attack U تک منحرف کننده توجه دشمن
baffling U منحرف کننده جریان سیال
perversive U گمراه کننده منحرف سازنده
spoiler U تیم بدون شانس دستگاه منحرف کننده هوا در اتومبیل
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
diversionary landing U فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
deviated U منحرف شدن منحرف ساختن انحراف
deviating U منحرف شدن منحرف ساختن انحراف
deviate U منحرف شدن منحرف ساختن انحراف
deviates U منحرف شدن منحرف ساختن انحراف
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
occupied <adj.> U سرگرم
amused <adj.> U سرگرم
filleting U پر کننده
hoppers U لی لی کننده
mauler U له کننده
ear-splitting U کر کننده
repudiationist U رد کننده
syncopator U غش کننده
refuser U رد کننده
fillet U پر کننده
refutative U رد کننده
renunciant U رد کننده
renunciant U کننده
fillets U پر کننده
puffer U پف کننده
refutatory U رد کننده
filleted U پر کننده
deflective U کج کننده
hopper U لی لی کننده
swooner U غش کننده
jaberer U پچ پچ کننده
crusher U له کننده
solver U حل کننده
commulator U یک سو کننده
crepitant U خش خش کننده
fizzy U کف کننده
skittish U رم کننده
thinner U کم کننده
rebutter U رد کننده
surfy U کف کننده
abjurer or abjuror U کننده
spurner U رد کننده
squasher U له کننده
deletive U حک کننده
mitigative U کم کننده
mitigatory U کم کننده
squelcher U له کننده
filler U پر کننده
catterer U پچ پچ کننده
noncommittal U رد کننده
bidders U کننده
bandwidth U یچ کننده
bidder U کننده
benders U خم کننده
prattfall U پچ پچ کننده
mumbler U من من کننده
whisperer U پچ پچ کننده
attenuant U اب کننده
percutient U دق کننده
prater U پچ پچ کننده
sensor U حس کننده
fillers U پر کننده
bender U خم کننده
doers U کننده
doer U کننده
trackers U پی کننده
solvent U اب کننده
fluxing oil U اب کننده
attacking U تک کننده
wheeziest U خس خس یا خر خر کننده
solvents U اب کننده
Recent search history Forum search
2Some of my translations are missing !
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1confinement factor
1معنی lead lag compensator
4express, overexpression
1The generator is maintaining its terminal voltage at 1.0 p.u. under voltage regulator action.
2پن مرطوب کننده
2پن مرطوب کننده
1Oem
1روشنی خیره کننده صنعت
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com